کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش آن ساعت‌ که چون تمثال از آیینهٔ فردی

    تو آری سر برون از جیب ناز و من ‌کنم ‌گردی

    ز رنگ ناتوانی عذر خواهد سیر این باغم

    به دستنبویی خجلت ندارم جز گل زردی

    اگر گردی ‌کند خاک ته پا پشت پا بوسد

    بر احباب ازین بیشم نمی‌باشد ره آوردی

    عقوبت از کمین معصیت غافل نمی‌باشد

    شب من تیره‌تر شد آخر از تشویش شبگردی

    جهان یکسر قمار آرزوی پوچ می‌بازد

    بجز دست پشیمانی ‌که دارد برد و آوردی

    مروت سخت دور است از مزاج بیحس ظالم

    ز زخم کس نمی‌گردد دچار نیشتر دردی

    به این سامان که‌ گردون نشئهٔ وارستگی دارد

    بلند افتا‌ده باشد دامن برچیدهٔ مردی

    اسیر فقرم اما راحت بی‌درد سر دارم

    به ملک تیره‌ روزی نیست چون من سایه پرورد‌ی

    به ذوق‌ کوثر و الوان نعمت خون مخور بیدل

    بهشت آن بس ‌که یابی نان‌ گرم و آبک سردی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha