کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دور از بساط وصل تو ماییم و دیده‌ای

    چون شمع کشته داغ نگاه رمیده‌ای

    شد نو بهار و ما نفشاندیم گرد بال

    در سایهٔ گلی به نسیم وزیده‌ای

    ما حسرت انتخاب صباییم از محیط

    کنج دلی و یک نفس آرمیده‌ای

    در حیرتم به راحت منزل چسان رسد

    راهی به چشم آبلهٔ پا ندیده‌ای

    محمل کشان عجز رسا قطع کرده‌اند

    صد دشت وره امید، به پای بریده‌ای

    اشکم نیاز محفل ناز تو می‌کشد

    آیینه داری از دل حسرت چکیده‌ای

    آخر به پاس راز وفا تیغها کشید

    چون صبح بر سرم نفس ناکشیده‌ای

    دارم دلی به صد تپش آهنگی جنون

    یک اشک وار تا به چکیدن رسیده‌ای

    می‌بایدم ز خجلت اعمال زیستن

    نومیدتر ز زنگی آیینه دیده‌ای

    بیدل ز کشتزار تمناست حاصلم

    تخم دلی به سعی شکستن دمیده‌ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha