کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پر نارساست سعی تحیر کمند او

    ای ناله‌ همتی ز نهال بلند او

    برقی به ماه‌ نو زد و گردی به موج‌ گل

    از ابروی اشارهٔ نعل سمند او

    ناسور را به داغ دوا می‌کنند و بس

    جز سوختن چه چاره‌کند دردمند او

    آنجا که برق جلوهٔ او عرض ناز داشت

    آیینه بود مجمرو جوهر سپند او

    زنهار! ازحلاوت دنیا، مخور فریب

    تا زندگیت تلخ نگردد ز قنداو

    تیغی‌ست آسمان که به انداز زخم صبح

    دندان نماست جوهرش از زهرخند او

    قصر فنا اگر چه ز اوهام برتر است

    یک لغز وار بیش ندیدم‌ کمند او

    بیخوابی فسانهٔ طوبی ‌که می‌کشد

    ماییم و سایهٔ مژه‌های بلند او

    بیدل مباش ایمن از آفات روزگار

    چون مار خفته در بن دندان گزند او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha