بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۷۱: پر نارساست سعی تحیر کمند او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پر نارساست سعی تحیر کمند او ای ناله همتی ز نهال بلند او برقی به ماه نو زد و گردی به موج گل از ابروی اشارهٔ نعل سمند او ناسور را به داغ دوا می کنند و بس جز سوختن چه چاره کند دردمند او آنجا که برق جلوهٔ او عرض ناز داشت آیینه بود مجمرو جوهر سپند او زنهار! ازحلاوت دنیا، مخور فریب تا زندگیت تلخ نگردد ز قنداو تیغی ست آسمان که به انداز زخم صبح دندان نماست جوهرش از زهرخند او قصر فنا اگر چه ز اوهام برتر است یک لغز وار بیش ندیدم کمند او بیخوابی فسانهٔ طوبی که می کشد ماییم و سایهٔ مژه های بلند او بیدل مباش ایمن از آفات روزگار چون مار خفته در بن دندان گزند او بیدل دهلوی