کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سوخت چون موج گهر بال تپیدنهای من

    عقدهٔ دل‌گشت آخر آرمیدنهای من

    آبیار مزرعم یارب تب سودای کیست

    درد می‌جوشد چو تبخال از دمیدنهای من

    صد بیابان آرزو بی‌جستجو طی می‌شود

    تا به نومیدی اگر باشد رسیدنهای من

    آه دردم تهمت آلود رعونت نیستم

    رستن است از قید هستی سرکشیدنهای من

    از مقیمان بهارستان ضعف پیری‌ام

    گل زنقش پا به سر دارد خمیدنهای من

    عالمی را کرد حسرت بسمل ناز و نیاز

    دور باش غمزه و دزدیده دیدنهای من

    از سر کویت غبارم برده اند اما هنوز

    می‌تپد هر ذره در یاد تپیدنهای من

    جرأت بیحاصلی خجلت گداز کس مباد

    اشک شد پرواز چون چشم از پریدنهای من

    بسکه اجزایم زدرد ناتوانیها گدا‌خت

    چون صدا شد عینک دیدن شنیدنهای من

    وحشتم غیر از کلاه بی‌نشانی نشکند

    دامن رنگم بلند افتاده چیدنهای من

    همچو اشک از شرم جرأت بایدم گردید آب

    تا یکی لغزش تراود از دویدنهای من

    وحشتم فال‌گرفتاریست بیدل همچو موج

    نیست بی‌ایجاد دام از خود رمیدنهای من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha