کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همچو بوی‌گل ز بس بی‌پرده است احوال من

    می‌شود لوح هوا آیینهٔ تمثال من

    داده‌ای مشتی غبارم را به باد اما هنوز

    خاک می‌ربزد به فرق عالمی اقبال من

    نکتهٔ سر بستهٔ موج‌گهر فهمیدنی‌ست

    برسخن عمری‌ست می‌پیچد زبان لال من

    عزت واماندگی زین بیش نتوان برد پیش

    هرکه رفت از خود غبارش کرد استقبال من

    گوهرم از معنی افسردنم غافل مباش

    سکته می‌خواند تب دریایی از تبخال من

    عاجزان را ذکر اسباب فضولی دوزخ‌ست

    یاد پروازم مده آتش مزن بر بال من

    بی‌سبب فرصت شمار خجلت بیکاری‌ام

    همچو تقویم‌ کهن حشو است ماه و سال من

    صبح محشر در غبار شام می‌سوزد نفس

    گر شود روشن سواد نامهٔ اعمال من

    عمرها شد شمع تصویرم به‌نومیدی‌گذشت

    ز آتش دل هم نمی‌سوزم مپرس احوال من

    ربشه‌ها دارد غبار من زمین تا آسمان

    مرگ هم نگسست بیدل رشتهٔ آمال من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha