کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    درس کمال خود گیر از ناله سر کشیدن

    تا برنیایی از خویش نتوان به خود رسیدن

    خوبی یکی هزار است از شیوهٔ تواضع

    ابروی نازگردد شاخ گل از خمیدن

    تا گوش می‌توان شد نتوان همه زبان شد

    نقصان نمی‌فروشد سرمایهٔ شنیدن

    ای هرزه جلوه فهمان غافل ز دل مباشید

    کوری درشت رو‌یی آیینه را بدیدن

    جز عجز سعی ناقص چیزی نمی‌برد پیش

    افتادن است چون اشک اطفال را دویدن

    فقر و حضور تمکین جاه و هزار خفت

    از بحر بیقراری از ساحل آرمیدن

    حیفست محرم دل ‌گردد فسانه مایل

    آیینه در مقابل آنگه نفس‌ کشیدن

    از تیغ مرگ عشاق رنگ بقا نبازند

    عمر دوباره گیرند چون ناخن از بریدن

    تا جلوه ‌کرد شوخی حسن تو در عرق زد

    دارد حیا به این رنگ آیینه آفریدن

    صید کمند عجزم سامان وحشتم‌ کو

    رنگ شکسته دارد صد رنگ دام چیدن

    طاووس این بهارم ساغرکش خمارم

    در راه انتظارم صد چشم و یک پریدن

    گر هستی‌ام به این رنگ محجوب خودنماییست

    آیینه برنیارد تصویر از کشیدن

    چون تخم اشک بیدل نومیدی آبیارم

    بی‌برگ ازین گلستان می‌بایدم دمیدن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha