به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
پریشان کرد چون خاموشیام آواز گردیدن
ندارد جمع گشتن جز به خویشم بازگردیدن
هوس طرف جنون سیرم ، مپرس ازکعبه و دیرم
سر بی مغز و سامان هزار انداز گردیدن
اگرهستی زجیب ذره صد خورشید بشکافد
ندارد عقدهٔ موهومی من بازگردیدن
سر گرد سری دارمکه در جولانگه نازش
چو رنگم میشود بال و پر پروازگردیدن
پس از مردن بقدر ذره میباید غبارم را
به ناموس وفا مهر لب غماز گردیدن
دو عالم طور میخواهدکمین برق دیدارش . ..
به یک آیینه دل نتوان حریف نازگردیدن
گرفتم گل شدی ای غنچه زین باغت رهایی کو
گره وا کردن ست اینجا قفس پرواز گردیدن
شرارتگر نگه واری پر افشاند غنیمتدان
به رنگ رفته نتوان بیش از اینگلباز گردیدن
فنا هم دستگاه هستی بسیارمیخواهد
بقدر سرمهگشتن بایدم بسیارگردیدن
خط پرگارنیرنگیست بیدل نقش ایجادم
هزار انجام طی کردهست این آغاز گردیدن
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.