کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر چه جز ذکرت نمی‌گنجد حدیثی در زبان

    چون نگینم جای نام توست خالی‌بر زبان

    درد عشق و ساز مستوری زهی فکر محال

    خار پا چون آتش اینجا می‌کشد از سر زبان

    مزرع اهل سخن شایستهٔ آفات نیست

    رشحهٔ معنی نبندد ننگ خشکی بر زبان

    نغمهٔ من اضطراب ایجاد ساز عالمی‌ست

    عمر‌ها شد چون سخن‌پر می‌زنم در پر زبان

    بگذر از لاف سخن پروازها پیداست چیست

    در قفس تاکی تپد ای بیخبر یک هر زبان

    تا فنا صورت نبندد زندگی بی‌لاف نیست

    شعله دزدیدن ندارد جز به خاکستر زبان

    غیر خون آبی ندارد ساغر جانکاه ظلم

    گر همه ازکام بیرون افکند خنجر زبان

    تا به رنگ خانهٔ چشم ایمن از آفت شوی

    به‌که باشد همچو مژگانت برون در زبان

    لب گشودن داشت آغوش وداع عافیت

    چون دهان پسته بستم راه جنبش بر زبان

    عجرما بیدل‌به تقریری دگرمحتاج نیست

    موج در عرض شکست خود بود یکسر زبان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha