کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا چند به عیب من وما چشم‌گشودن

    آیینهٔ ما آب شد از شرم نمودن

    مانند شرر دانهٔ بیحاصل ما را

    نا کاشته دیدند سزاوار درودن

    زین بیش که‌کاهیدی از اسباب تعین

    ای صفر هوس بر تو چه خواهند فزودن

    جمعیت دل وقف مقیم پس زانوست

    باید به تامل مژه‌ای چند غنودن

    نا صافی دل بیخبر از وهم و گمان بود

    تمثال بر آیینه ما بست زدودن

    علم و عملی چند که‌افسانهٔ وهم است

    می‌جوشد ازین پرده‌ چو گفتن ز شنودن

    ما را به تصرفکدهٔ عالم اسباب

    دستی‌ست‌که باید چو نفس بر همه سودن

    خمیازه غنیمت شمرد ذوق وصالم

    چشمم به ‌تو وا می‌کند آغوش گشودن

    ما خاک نشینان چمن عیش دوامیم

    گل از سر تسلیم محالست ربودن

    جز عجز ز پیدایی ما پرده‌گشا نیست

    انداز خمی هست در ابروی نمودن

    بیدل ‌رم فرصت سرو برگ نفس‌ توست

    جایی‌که تو باشی نتوان آنهمه بودن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha