کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ظلمست به تشویش دل اقبال نمودن

    صیقل زدن آیینه و تمثال نمودن

    جز صفر کم و بیش درین حلقه ندیدم

    چون مرکز پرگار خط و خال نمودن

    گرم است ز ساز حشم و زینت افسر

    هنگامهٔ تب کردن و تبخال نمودن

    ای شیشهٔ ساعت دلت از گرد خیالات

    گردون نتوان شد ز مه و سال نمودن

    ما هیچکسان گرمی بازار امیدیم

    تسلیم متاع همه دلال نمودن

    چون آبله آرایش افسر هوس کیست

    ماییم و سری قابل پا مال نمودن

    فریاد که بردیم ز نامحرمی خلق

    اندوه زبان داشتن و لال نمودن

    شد عمر به پرواز میسر نشد آخر

    چون شمع دمی سر به ته بال نمودن

    پیری ز پر افشانی فرصت خبرم کرد

    شد موی سپید آب به غربال نمودن

    بیدل به نفس آینه‌پردازی هستی‌ست

    دل جمع کن از صورت احوال نمودن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha