به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
خوشا ذوق فنا و وحشت ساز شرر کردن
ز سر تا پای خود محو یک انداز نظرکردن
غرور ناز و آنگه خاک گردیدن چه ننگست این
حیا کن از دم تیغی که میباید سپر کردن
حوادثکمکند آشفته اوضاع ملایم را
پریشانی نبیند آب از زبر و زبر کردن
چمن ساز بهار عشقم از شوقم مشو غافل
به مژگان بایدم گلچینی داغ جگر کردن
به رنگی بیغبار افتاده در راه تو حیرانم
که بر آیینه چون آه سحر نتوان اثر کردن
غبار مقدمت حشر دو عالم آرزو دارد
قیامت میکند دل را نمیباید خبرکردن
به هر وحشت جنونم گر بساط الفت آراید
صدا از خانهٔ زنجیر نتواند سفر کردن
عرق غواص شرمم در غبار تهمت هستی
مرا افکند در آب از سر این پل گذر کردن
به رنگ توأم بادام دلها را در این محفل
وطن باید ز تنگی در فشار یکدگر کردن
نموها نیست غیر از شوخی تن بر هوا تازی
ندارد نخل این بستان به اصل خود نظر کردن
تهی گشتیم از خود تا ببالد نشئهٔ دردی
نیستان کرد ما را آرزوی ناله سر کردن
به دریای شهادت غوطه گر نتوان زدن بیدل
گلویی میتوان از آب جوی تیغ تر کردن
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.