کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر مشت غبار خود پر‌یشان می‌توان‌کردن

    به چشم هر دو عالم ناز مژگان می‌توان‌کردن

    متاع زندگی هر چند می‌ارزد به باد اینجا

    به همت اندکی زین قیمت ارزان می‌توان‌کردن

    شب حرمان فرو برده‌ست عصیان‌گاه هستی را

    اگر اشکی به درد آید چراغان می‌توان کردن

    بهار دستگاه شوق و چندین رنگ سودایی

    جنون مفتست اگر یک ناله عریان می‌توان‌ کردن

    غبار وادی حسرت فسردن بر نمی‌دارد

    به پای هر که از خود رفت جولان می‌توان کردن

    اگر حرص‌ گهر دامن نگیرد قطرهٔ ما را

    برون زین بحر چندین رنگ توفان می‌توان‌کردن

    به رنگ شمع دارم رفتنی در پیش ازین محفل

    به پا جهدی که نتوانم به مژگان می‌توان کردن

    به وحشت دامن همت اگر یکچین بلند افتد

    جهانی را غبار طاق نسیان می‌توان کردن

    به طاووسی نی‌ام قانع زگلزار تماشایت

    مرا زین بیشتر هم چشم حیران می‌توان‌کردن

    ادبگاه محبت گر نباشد در نظر بیدل

    ز شور دل دو عالم یک نمکدان می‌توان‌ کردن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha