کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز بسکه شور جنون‌گشت برق‌کلبهٔ هوشم

    به رنگ حلقهٔ زنجیر سوخت پردهٔ‌ گوشم

    چو طفل اشک مپرس از لباس خرمی من

    به صدهزار تپش کرده‌اند آبله پوشم

    شکست ساز امید و نداد عرض صدایی

    ندانم این همه رنگ از چه سرمه‌ کرد خموشم

    میی نماند و ز خمیازه می‌کشم قدح امشب

    هنوز تازه دماغ خیال نشئهٔ دوشم

    سحر به گوش ‌که خواند نوای ساز تظلم

    شکست رنگ به توفان سرمه داد خروشم

    چو غنچه تا نفسی‌ گل‌ کند ز جیب تأمل

    دل شکسته نواها کشیده است به‌ گوشم

    به حسرت‌ کف و آغوش موج‌ کار ندارم

    پر است همچو حباب از وداع خود بر و دوشم

    هوس نیافت درین چارسو بضاعت دیگر

    دل شکسته سبک مایه است ناله فروشم

    گهر به ذوق فسردن سر محیط ندارد

    به خود نساخته‌ام آنقدر که با تو بجوشم

    چو صبح بیدل اگر همتی است قطع نفس‌کن

    به این دو بال هوس عمرهاست بیهوده کوشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha