کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بسته‌ام چشم امید از الفت اهل جهان

    کرده‌ام پیدا چوگوهر در دل دریا کران

    بسکه پستی درکمین دارد بنای اعتبار

    بعد ازبن دیوارها بی‌سایه خواهد شد عیان

    ازتجمل سفله را ساز بزرگی مشکل‌ست

    خاک ‌از سامان بالیدن نگردد آسمان

    ای تمنایت خیال اندیش تصویر محال

    صید خودکن دیگر از عنقا چه می‌جوبی نشان

    نارسایی جادهٔ سر منزل جمعیت است

    از شکست بال می‌بالد حضور آشیان

    جز تحیر از جنون ما سیه بختان مپرس

    حلقهٔ زنجیر گیسو بر نمی‌دارد فغان

    عاشق از اهل هوس در صبر دارد امتیاز

    کرده‌اند آیینه و شبنم به حیرت امتحان

    رفتگان یا رب چه سامان داشتند از درد و داغ

    کاین زمانم می‌دهد آتش سراغ کاروان

    عیشها دارد عدم فرسایی اجزای من

    جوش مهتابست هر جا پنبه شد تار کتان

    کوشش‌گردون علاج بی بریهایم نکرد

    مشکلست از سرو‌ ،‌گل چیدن بسعی باغبان

    در فضای دل مقام عزت و خواری یکی‌ست

    نیست صدر خانهٔ آیینه غیر از آستان

    بی‌رواجیهای عرض احتیاجم داغ کرد

    آبرو چندانکه می‌ربزم نمی‌گردد روان

    صبح این هنگامه‌ای از سیر خود غافل مباش

    یکنفس پیدایی‌ات از عالمی دارد نشان

    چشم اورا نیست بیدل سیری از خون ریختن

    جام می از باده پیمایی نگردد سرگران

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha