کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوشا عهدی‌ که غم‌ کوس تسلی می‌زد و دل هم

    به کشت نادمیدن دانه ذوقی داشت حاصل هم

    درشت و نرم صحرای تعلق یک اثر دارد

    شلایین‌تر ز صد خارست دامنگیری‌ گل هم

    به افسون نفس عمری فلکتاز هوس بودم

    کنون دیدم‌ کزین جرأت ندارم راه در دل هم

    به ذوق جستجوی لیلی عبرت نقاب ما

    مگو مجنون بیابانی است‌، صحرایی‌ست محمل هم

    زمینگیری ندارد بهرهٔ راحت درین وادی

    چو تار شمع اینجا جاده پرداز است منزل هم

    غرورکیست سرمشق دبیرستان نومیدی

    که دارد کج‌کلاهی‌ها شکست فرد باطل هم

    کف خاکستر پروانهٔ ما این نظر دارد

    که برق شمع اگر این است خواهد سوخت محفل هم

    به تصو‌یر خیال ای آینه زان جلوه قانع شو

    همان تمثال خواهی دید اگر گشتی مقابل هم

    غباری نیست بیتابی‌ کزین حیرتسرا جوشد

    به هر کمفرصتی اینجا دماغی داشت بسمل هم

    اگر از صفحهٔ آیینه حیرت می‌شود زایل

    توان برداشتن از خاک راهت نقش بیدل هم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha