کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا چند به هر مرده و بیمار بگریم

    وقتست به خود گریم و بسیار بگریم

    زبن باغ‌ گذشتند حریفان به تغافل

    تا من به تماشای ‌گل و خار بگریم

    بر بیکسیم رحم نکردند رفیقان

    فریاد به پیش که من زار بگریم

    دل آب نشد یک عرق از درد جدایی

    یارب من بی شرم چه مقدار بگریم

    شمع ستم ایجاد نی‌ام این‌چه معاشست

    کز خواب به داغ افتم و بیدار بگریم

    ای غفلت بیدرد چه هنگامهٔ‌کوریست

    او در بر و من درغم دیدار بگریم

    تدبیرگداز دل سنگین نتوان کرد

    چون ابر چه مقدار به‌ کهسار بگریم

    چون شمع به چشمم نمی از شرم و وفا نیست

    تا در غم وا کردن زنار بگریم

    ای محمل فرصت دم آشوب وداعست

    آهسته‌ که سر در قدم یار بگریم

    تاکی چو شرر سر به هوا اشک فشاندن

    چون شیشه دمی چند نگونسار بگریم

    بر خاک درش منفعلم بازگذارید

    کز سعی چنین یک دو عرق‌وار بگریم

    شاید قدحی پرکنم از اشک ندامت

    می نیست درین میکده بگذار بگریم

    ناسور جگر چند کشد رنج چکیدن

    بر سنگ زنم شیشه و یکبار بگریم

    هر چند ز غم چاره ندارم من بیدل

    این چاره‌ که فرمود که ناچار بگریم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha