کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به سودای بهار جلوه‌ات عمریست‌گریانم

    پر طاووس دامانی‌که نم چیند ز مژگانم

    لبم از شکوه مگشا تا نریزی خون حسرت‌ها

    خموشی پنبه‌ است امشب جراحتهای پنهانم

    جنون‌ کو تا غبار دستگاه مشربم‌ گیرد

    که دامنها فرو رفته‌ست در چاک گریبانم

    گداز انفعالم مانعست از هرزه گردیها

    به این نم یک دو دم شیرازهٔ خاک پریشانم

    دل هر ذره رنگ خانهٔ آیینه می‌ریزد

    به دیدار تو گر خیزد غبار از چشم حیرانم

    چوگل هر چند فرصت غیر تعجیلم نمی‌خواهد

    بهار عالمی طی می‌شود تا رنگ گردانم

    کدورت بر نمی‌دارد دماغ انتظار من

    محبت می‌دهد ساغر ز چشم پیر کنعانم

    سببها پر فشانست از نوای ساز رسوایی

    هم ندارم اینقدر بهر چه عریانم

    نه من از خود طرب حاصل‌، نه غیر از وضع من خوشدل

    همان در خانهٔ مفلس‌ فضولیهای مهمانم

    مزاح وحشت اجزایم تسلّی بر نمی‌دارد

    به‌گردون می‌برم چون صبح‌ گردی راکه بنشانم

    به یک وحشت ز چندین مدعا قطع نظر کردم

    جهان در طاق نسیان نقش بست از چین دامانم

    ز حرف پوچ بی‌مغزان سراپا شورشم بیدل

    ز وحشت چاره نبود همچو آتش در نیستانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha