کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون شمع زحمتی که به شبگیر می‌کشم

    از داغ پنبه می‌کشم و دیر می‌کشم

    طفلی شد و شباب شد و شیب سرکشید

    لیکن یقین نشد که چه تصویر می‌کشم

    فرصت امید و سعی هوسها همان بجاست

    سیماب رفت و زحمت اکسیر می‌کشم

    عجزم به زعم خویش رگ از سنگ می‌کشد

    هر چند موی از قدح شیر می‌کشم

    بی خم شدن ز دوش نیفتاد بار کش

    رنج شباب تا نشوم پیر می‌کشم

    مزدوری بنای جسد بار گردن است

    تا زنده‌ام همین گل تعمیر می‌کشم

    زین ناله‌ای که هرزه دو نارسایی است

    روزی دو انتقام ز تأثیر می‌کشم

    بنیاد اعتبار بر این صورت است و بس

    وهم ثبات دارم و تغییر می‌کشم

    در دل هزار ناله به تحسین من کم است

    نقاش صنعت المم تیر می‌کشم

    ضعفم نشانده است به روز سیاه شمع

    پایی که می‌کشم ز گل قیر می‌کشم

    تا همچو اخگرم تب جانکاه کم شود

    می‌سایم استخوان و تباشیر می‌کشم

    پیری اشاره‌ای ز خم ابروی فناست

    ای سر مچین بلند که شمشیر می‌کشم

    بیدل سخن صدای گرفتاری دل است

    این ریشه‌ها ز دانهٔ زنجیر می‌کشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha