کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ببین به ساز و مپرس از ترانه‌ای‌ که ندارم

    توان به دیده شنیدن فسانه‌ای که ندارم

    به سعی بازوی تسلیم در محیط توکل

    شناورم به امید کرانه‌ای که ندارم

    به رنگ شعلهٔ تصویر سخت بی پر و بالم

    چها نسوخته‌ام از زبانه‌ای که ندارم

    هزار چاک دل آغوش چیده‌ام به تخیل

    هواپرست چه گیسوست شانه‌ای که ندارم‌؟

    به چاره سازی وهم تعلقم متحیر

    مگر جنون زند آتش به خانه‌ای‌ که ندارم

    فسون‌کمند هوس نیست بی‌بضاعتی من

    کسی ‌کلاغ نگیرد به دانه‌ای که ندارم

    به عزم بی‌جهتی‌ گم نکرده‌ام ره مقصد

    خطا ندوخته‌ام بر نشانه‌ای که ندارم

    دگر چه پیش توان برد در ادبگه نازش

    به غیر آینه بودن بهانه‌ای ‌که ندارم

    لوای فتنه‌ کشیده‌ست تا به دامن محشر

    نفس شمار دو ساعت زمانه‌ای که ندارم

    فغان‌ که بست به بالم هزار شعله تپیدن

    نشیمنی که نبود آشیانه‌ای که ندارم

    اگر به دیر کبابم‌، وگر به‌کعبه خرابم

    من کشیده سر از آستانه‌ای که ندارم

    ز یأس بیدلی‌ا‌م ‌گل نکرد شوخی آهی

    نفس چه ریشه دواند ز دانه‌ای که ندارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha