کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    واکرد صبح آهی بر دل در تبسم

    تا آسمان فشاندم بال و پر تبسم

    دل بی تو زین گلستان یاد شکفتنی کرد

    بردم ز جوش زخمش تا محشر تبسم

    ما را به رمز اعجاز لعل تو آشنا کرد

    شاید مسیح باشد پیغمبر تبسم

    گر حسن در خور ناز عرض بهار دارد

    من هم بقدر حیرت دارم سر تبسم

    تا چشم باز کردم صد زخم ساز کردم

    در حیرتم چو می‌خواند افسونگر تبسم

    امید ما بهار است از چین ابروی ناز

    یارب مباد تیغش بی‌جوهر تبسم

    نتوان ز لعل خوبان قانع شدن به بوسی

    گردیدن‌ست چون خط‌گرد سر تبسم

    ای هوش بی‌تأمل از لعل یار بگذر

    بی‌شوخی خطی نیست آن مسطر تبسم

    از صبح هستی ما شبنم نکرد اشکی

    پر بی‌نمک دمیدیم از منظر تبسم

    ای صبح رنگ عشرت تا کی بقا فروشد

    مالیده‌ گیر بر لب خاکستر تبسم

    بیدل ز معنی دل خوش بیخبر گذشتی

    این غنچه بود مهری بر دفتر تبسم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha