کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زا‌ن ناله‌ که شب بی ‌رخت افراخته بودم

    درگردن گردون رسن انداخته بودم

    این عالم آشفته که هستی است غبارش

    رنگیست‌ که من صبح ازل باخته بودم

    پرواز غبارم پر طاووس ندارد

    همدوش خیالت نفسی تاخته بودم

    هیهات‌ که فردا چه شناسم من غافل

    دیروز هم آثار تو نشناخته بودم

    پیشانی‌ام آخر ز عرق پاک نگردید

    کز تاب رخت آینه نگداخته بودم

    جز باد نپیمودم ازین دشت توهم

    چون صبح طلسم نفسی ساخته بودم

    درآتشم از ننگ فضولی چه توان‌کرد

    او در بر و من آینه پرداخته بودم

    خاکسترم امروز تسلی‌گر دود است

    پروانهٔ بیتاب همین فاخته بودم

    بیدل! ز میان دست غریبی به در آمد

    تیغی‌که به میدان غرور آخته بودم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha