کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گاه خرد جوهرم‌، گاه جنون خودم

    انجمن جلوهٔ بوقلمون خودم

    صبح بهار دلم لیک ز کم‌فرصتی

    تا نفسی‌ گل‌ کند گرد برون خودم

    شور چمن داده‌ام کوچهٔ زنجیر را

    تا به بهار جنون راهنمون خودم

    صید بتان کرده‌ام از نگه حیرتی

    زین عمل آیینه‌سان داغ فسون خودم

    تنگی آغوش دل سوخت پر افشانی‌ام

    الفت این آشیان‌ کرد زبون خودم

    گر نبود زندگی رنج هوسها کراست

    در خور آب بقا تشنهٔ خون خودم

    تالب جرات نفس مایل اظهار نیست

    غنچه صفت مرهم زخم درون خودم

    خلوت آیینه‌ام موج پری می‌زند

    اینکه توام دیده‌ای نقش برون خودم

    تا به ثریا رسید آبلهٔ پای من

    اینقدر افسردهٔ همت دون خودم

    در خور ظرف خیال حوصله دارد حباب

    بیدل دریاکش جام نگون خودم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha