کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیکس شهیدم خون هم ندارم

    دیگر که ریزد گل بر مزارم

    حسرت‌کش مرگ مردم به پیری

    بی آتشی سوخت در پنبه‌زارم

    سنگی‌ که زد یأس بر شیشهٔ من

    رطل‌ گران بود بهر خمارم

    افسون اقبال خوابی گران داشت

    بخت سیه ‌کرد شب زنده دارم

    بی ‌مطلبی نیست‌ تشویش هستی

    چون دوش مزدور ممنون بارم

    باید به خون خفت تا خاک‌ گشتن

    عمریست با خویش افتاده کارم

    تمثال تحقیق دارد تأمل

    آیینه خشکست دل می‌فشارم

    ای ‌کلک نقاش مژگان به خون زن

    از من کشیدند تصویر یارم

    صحرانشین‌اند آواره‌گردان

    بی دامنی نیست سعی غبارم

    رنگی نبستم از خودشناسی

    آیینه عنقاست یا من ندارم

    سر می‌کشد از من وهم هستی

    خاری ندارم کز پا برآرم

    بیدل ندانم در کشت الفت

    جز دل چه ‌کارم تا بر ندارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha