کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مقیم وحدتم هر چند در کثرت وطن دارم

    به دریا همچو گوهر خلوتی در انجمن دارم

    نفس می‌سوزم و داغی به حسرت نقش می‌بندم

    چراغی می‌کنم خاموش و تمهید لگن دارم

    حریف وحشت من نیست افسون زمینگیری

    که در افسردگی چون رنگ صد دامن شکن دارم

    کدام آهو به بوی نافه خوابانده‌ست داغم را

    که تا یاد سویدا می‌کنم سیر ختن دارم

    نفس تا هست سامان امیدم کم نمی‌گردد

    تخیل مشربم می در خم و گل در چمن دارم

    ز درس ما و من بحث جنونی غالب است اینجا

    که هر جا لفظ پیداییست بر معنی سخن دارم

    قفس پروردهٔ رنگم به این ساز است آهنگم

    چه عریانی چه مستوری همین یک پیرهن دارم

    بیا ای شوق تا از خاک گشتن سر کنم راهی [؟؟]

    در آن کشور قماش نیستی باب است و من دارم

    ز اسبابم رهایی نیست جز مژگان به هم بستن

    در این محفل به چندین شمع یک دامن زدن دارم

    حجاب آلود موهومی‌ست مرگ و زندگی بیدل

    ازین کسوت ‌که دیدی گر برون آیم کفن دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha