کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز بس لبریز حسرت دارد امشب شوق دیدارم

    چکد آیینه‌ها بر خاک اگر مژگان بیفشارم

    تغافل زبن شبستان نیست بی‌عبرت چراغانی

    مژه خوابیدنی دارد به چندین چشم بیدارم

    بنای نقش پایم در زمین نارساییها

    به دوش سایه هم نتوان رساندن دست دیوارم

    غبار عالم کثرت نفس دزدیدنی دارد

    وگرنه همچو بو از اختلاط رنگ بیزارم

    زبان حالم از انصاف عذر ناله می‌خواهد

    گران جانتر ز چندین‌کوهم و دل می‌کشد بارم

    ضعیفی شوخی نشو و نمایم برنمی‌دارد

    مگر از روی بستر ناله خیزد جای بیمارم

    چو خاشاکم نگاهی در رگ خواب آشیان دارد

    خدایا آتشین رویی‌کند یک چشم بیدارم

    مگر آهی‌کندگل تا به پرواز آیدم رنگی

    که چون شمع از ضعیفی رنگ دزدیده‌ست منقارم

    وفا سر رشته‌اش صد عقد الفت درکمین دارد

    ز بس درهم‌گسستم سبحه پیداکرد زنارم

    جنون صبحم از آشفتگیهایم مشو غافل

    جهانی را ز سر وا می‌توان‌کردن به دستارم

    ز شرم عیب خود چشم از هنر برداشتم بیدل

    به درد خار پا داغست چون طاووس‌ گلزارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha