کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو بوی‌گل به نظرها نقاب نگشودم

    بهار آینه پرداخت لیک ننمودم

    خیال پوچ دو روزم غنیمت سوداست

    به این متاع ‌که در پیش وهم موجودم

    هزار خلد طرب داشته‌ست وضع خموش

    چها گشود به رویم لبی‌ که نگشودم

    به رنگ سایه ز جمعیتم مگوی و مپرس

    گذشت عمر به خواب و دمی نیاسودم

    چو زخم صبح ندارم لب شکایت غیر

    همان تبسم خود می‌کند نمکسودم

    ز همرهان مدد پا نیافتم چو جرس

    هزار دشت به اقبال ناله پیمودم

    هوس بضاعت سعی از دماغ می‌خواهد

    ز یأس دست و دلی داشتم به هم سودم

    ز زندگی چه نشاط آرزو کنم یارب

    چو عمر رفته سراپا زیان بی‌سودم

    ز عرض جسم‌ که ننگ شعور هستی بود

    به غیر خاک دگر بر عدم چه افزودم

    تو خواه شخص عدم‌ گوی خواه بیدل‌گیر

    در آن بساط‌ که چیزی نبود من بودم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha