کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به باغی که چون صبح خندیده بودم

    ز هر برگ گل دامنی چیده بودم

    به زاهد نگفتم ز درد محبت

    که نشنیده بود آنچه من دیده بودم

    چرا خط پرگار وحدت نباشم

    به گرد دل خویش گردیده بودم

    جنون می‌چکد از در و بام امکان

    دماغ خیالی خراشیده بودم

    اگر سبزه رستم و گر گل دمیدم

    به مژگان نازت که خوابیده بودم

    هنوزم همان جام ظرف محبت

    نم اشک چندی تراویده بودم

    شرر جلوه‌ای کرد و شد داغ خجلت

    به این رنگ من نیز نازیده بودم

    قیامت غبار است صحرای الفت

    من اینجا دمی چند نالیده بودم

    ندزدیدم آخر تن از خاکساری

    عبیری بر این جامه مالیده بودم

    ادب نیست در راه او پا نهادن

    اگر سر نمی‌بود لغزیده بودم

    ندانم ‌کجا رفتم از خوبش بیدل

    به یاد خرامی خرامیده بودم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha