کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رفت مرآت دل از کلفت آفاق به رنگ

    مرکز افتاد برون بس که شد این دایره تنگ

    ساغر قسمت هر کس ازلی می‌باشد

    شیشه می می‌کشد اول زگداز دل تنگ

    آگهی‌ گر نبود وحشت ازین دشت ‌کراست

    آهو از چشم خود است آینهٔ داغ پلنگ

    غرهٔ عیش مباشید که در محفل دهر

    شیشه‌ای نیست‌ که قلقل نرساند به ترنگ

    عشق اگر رنگ شکست دل ما پردازد

    موی چینی شکند خامهٔ تصویر فرنگ

    فکر تنهایی‌ام از بس به تأمل پیچید

    زانو از موی سرم آینه‌ گم ‌کرد به زنگ

    بی تو از هستی من ‌گر همه تمثال دمد

    آب آیینه ز جوهر کند ایجاد نهنگ

    بیخود جام نگاه تو چو بال طاووس

    یک خرابات قدح می‌کشد ازگردش رنگ

    هرکجا حسرت دیدار تو شد ساز بیان

    نفس از دل چو سحر می‌دمد آیینه به چنگ

    از ادبگاه دلم نیست گذشتن بیدل

    پای تمثال من از آینه خورده‌ست به سنگ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha