کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به عشقت‌ گر همه یک داغ سامان بود در دستم

    همان انگشتر ملک سلیمان بود در دستم

    درین‌گلشن نه‌ گل دیدم نه رمز غنچه فهمیدم

    ز دل تا عقده وا شد چشم حیران بود در دستم

    ز غفلت ره نبردم در نزاکت‌خانهٔ هستی

    ز نبضم رشته‌واری زلف جانان بود در دستم

    به هر بی‌دستگاهی گر به قسمت می‌شدم قانع

    کف خود دامن صحرای امکان بود در دستم

    ندامت داشت یکسر رونق گلزار پیدایی

    چوگل آثار شبنم زخم دندان بود در دستم

    به بالیدن نهال محنتم فرصت نمی‌خواهد

    ز پا تا می‌کشیدم خار پیکان بود در دستم

    پی تحصیل روزی بسکه دیدم سختی دوران

    به چشمم آسیا گردید اگر نان بود در دستم

    جنون آوارهٔ دیر و حرم عمری‌ست می‌گردم

    مکاتیب نفس پر هرزه عنوان بود در دستم

    کفی صیقل نزد سودن دین هنگامهٔ عبرت

    به حسرت مردم و آیینه پنهان بود در دستم

    درین مدت‌که سعی نارسایم بال زد بیدل

    همین لغزیدن پایی چو مژگان بود در دستم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha