کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کف خاکستری می‌جوشم ازخود پاک می‌گردم

    چو آتش تا برآیم از سیاهی خاک می‌گردم

    شرار فطرت من غور این و آن نمی‌خواهد

    به گلشن می‌رسم گر محرم خاشاک می‌گردم

    درین صحرا به جستجوی حسن بی‌نشان رنگی

    چو فهم خود برون عالم ادراک می‌گردم

    شکار افکن به درد اضطراب من چه پردازد

    نم اشکی به چشمی حلقهٔ فتراک می‌گردم

    وطن در پیش دارم لیک اگر نوشی به یاد آید

    ز تلخی‌های منت حقهٔ تریاک می‌گردم

    اجابت صد سحر می‌خندد از دست دعای من

    که من درد دلی در سینه‌های چاک می‌گردم

    دم صبح اضطراب شعله‌های شمع می‌بالد

    ترا می‌بینم و بر قتل خود بیباک می‌گردم

    دماغ همت من ناز کوشش برنمی‌دارد

    دمی‌گرد سرت می‌گردم و افلاک می‌گردم

    بسامان بهار از من به جز عبرت چه می‌چیند

    گریبان می‌درم گل می‌فروشم خاک می‌گردم

    ببینم تاکجا محوم‌ کند شرم تماشایت

    ز خود با هر عرق مقدار رنگی پاک می‌گردم

    به زیر خاک هم فارغ نی‌ام از می‌کشی بیدل

    خمستان در بغل چون ریشه‌های تاک می‌گردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha