کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بالی از آزادی افشاندم قفس پیما شدم

    خواستم ناز پری انشاکنم مینا شدم

    صحبت بی‌گفتگویی داشتم با خامشی

    برق زد جرات لبی واکردم وتنها شدم

    صد تعلق در طلسم وهم هستی بسته‌اند

    چشم واکردم به خویش آلودهٔ دنیا شدم

    آسمان با من صفایی داشت تا بودم خموش

    ناله‌ای کردم غبار عالم بالا شدم

    از سلامت نوبهار هستیم بویی نداشت

    یک نقاب رنگ بر روی شکستن وا شدم

    صبح آهنگی ز پیشاپیش خورشید است و بس

    گرد جولان توام در هرکجا پیدا شدم

    الفت فقرم خجل دارد زکسب اعتبار

    خاکساری گر گرفتم صورت دنیا شدم

    جام بزم زندگی‌ گر باده دارد در هواست

    عیشها مفت هوس من هم نفس پیما شدم

    مایهٔ ‌گفتار در هر رنگ دام‌ کاهش است

    چون‌قلم‌ آخر به‌خاموشی زبان‌فرسا شدم

    در تحیر از زمینگیری نگه را چاره نیست

    این بیابان بسکه تنگی ‌کرد نقش پا شدم

    بیدل از شکر پریشانی چسان آیم برون

    مشت‌خاکی داشتم آشفتم و صحرا شدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha