کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شباب رفت و من از یأس مبتلا ماندم

    به دام حلقهٔ مار از قد دو تا ماندم

    گذشت یار و من از هر چه بود واماندم

    پی‌اش نرفتم و از خویش هم جدا ماندم

    دلیل عجز همین خیر و باد طاقت داشت

    رفیق آبله پایان نقش پا ماندم

    نبست محملم امداد همنوایی کس

    ز بار دل به ته ‌کوه چون صدا ماندم

    هزار قافله بار امید داشت‌ خیال

    عیان نشد که ‌گذشتم ز خویش یا ماندم

    جبین شام اجابت نمی به رشحه نداد

    قدح پرست هوا چون ‌کف دعا ماندم

    به وسع دامن همت ‌کسی چه ناز کند

    جهان غنی شد و من همچنان گدا ماندم

    گذشت خلقی ازین دشت بی‌نیاز امید

    من از فسانهٔ کوثر به کربلا ماندم

    ز خوان بی‌نمک آرزو درین محفل

    به غیر عشوه چه خوردم‌ کز اشتها ماندم

    چو شبنم آینه‌ام یک عرق جلا نگرفت

    به طاق پردهٔ ناموسی هوا ماندم

    شکست بال ز آوارگی پناهم بود

    نفس به موج ‌گهر دادم از شنا ماندم

    تمیز هستی از اندیشهٔ خودم واداشت

    گرفتم آینه و محو آن لقا ماندم

    ز هیچ قافله‌گردم سری برون نکشید

    به حیرتم من بی‌ دست و پا کجا ماندم

    به دست سوده مگرکار خود تمام‌کنم

    که رفت نوبت و بیرون آسیا ماندم

    تو گرم باش به شبگیر وهم و ظن بیدل

    که من چو شمع ز خود رفته رفته واماندم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha