کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نگه واری بس است از جیب عبرت سر برآوردم

    شرار بی‌دماغ آخر ندارد پر زدن هر دم

    گریبان می‌درم چون صبح و برمی‌آیم از مستی

    چه سازم نعل در آتش ز افسون دم سردم

    چه سودا در سر مجنون دماغم آشیان دارد

    که چون ابر آب‌گردیدن ببرد آشفتن‌گردم

    غبارم توأم آشفتن آن طره می‌بالد

    همه‌گر در عدم باشم نخواهی یافتن فردم

    تو سیر زعفران داری و من می‌کاهم از حسرت

    زمانی هم بخند ای بی‌مروت بر رخ زردم

    ندارم گر تلاش منصب اقبال معذورم

    به خاک آسودهٔ بخت سیاهم سایه پروردم

    جهانی می‌گذشت آوارهٔ وحشت خرامیها

    در مژگان فراهم کردم و در خانه آوردم

    جنون بر غفلت بیکاری من رحم‌ کرد آخر

    گریبان‌ گر به‌ دست من نمی‌آمد چه می‌کردم

    چو شمعم غیرت نامحرمیهاکاش بگدازد

    که من هرچند سر در جیب می‌تازم برون‌گردم

    من بیدل نی‌ام آیینه لیک از ساده لوحیها‌

    به خوبان نسبتی دارم‌ که باید گفت بیدردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha