کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نسبت لعل‌ که داد این همه سامان صدف

    شور در بحر فکنده است نمکدان صدف

    عرق شرم همان مهر لب اظهار است

    بخیه دارد ز گهر چاک گریبان صدف

    ترک مطلب‌ کن و از کلفت این بحر برآ

    نیست جز بستن لب‌، چیدن دامان صدف

    به قناعتکده‌ام ره نبرد صحبت غیر

    ضبط آغوش خود است الفت احسان صدف

    نتوان مایهٔ اسباب طرب فهمیدن

    اشک چندی گرهٔ دیده حیران صدف

    بگذر از حاصل این بحر که بی‌عبرت نیست

    بعد تحصیل‌ گهر وضع پشیمان صدف

    در شکست جسد آرایش تعمیر دلست

    نیست بی‌سود گهر تاجر نقصان صدف

    اینقدر حاصل آرام درین بحر کراست

    ای‌ گهر آب شو از خجلت سامان صدف

    کام تقلید ز نعمت نبرد بهرهٔ ذوق

    غیر ریزش نبود درخور دندان صدف

    اشک شوخ است به ضبط مژه‌ گیرم بیدل

    طفل چندی بنشانم به دبستان صدف

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha