کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلی که گردش چشم تو بشکند سازش

    به ذوق سرمه شدن خاک لیسد آوازش

    به هر زمین‌ که خرام تو شوخی انگیزد

    چمن به خنده نگیرد غبار گلبازش

    به محفلی‌ که نگاهت جنون‌ کند تعمیر

    پری به سنگ زند شیشه خانهٔ نازش

    به خانه‌ای ‌که مقیمان انتظار تواند

    زنند از آینه‌ها حلقه بر در بازش

    من و جنون زده اشکی ‌که چون به شور آید

    بقدر آبلهٔ پا دمد تک و تازش

    غبار عرصه‌گه همتم‌ که تا به ابد

    چو آسمان ننشیند ز پا سر افرازش

    به رنگم آینه‌ای بود سایه پرور ناز

    در آفتاب نشاند التفات پروازش

    تلاش خلق‌ که انجام اوست خاک شدن

    به رنگ اشک تری می‌چکد از آغازش

    به‌ گرد عالم کم‌فرصتی وطن داریم

    شرر خوش است به ‌پرواز آشیان سازش

    چه شعله‌ها که نیامد به روی آب ‌امروز

    مپرس از عرق بی دماغی نازش

    زخویش تا نروی ناز این چمن برجاست

    شکست در پر رنگ تو کرد پروازش

    به‌ کوه بیدل اگر نالد از گرانی دل

    فرو به سنگ رود تا قیامت آوازش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha