کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نی در پرواز زد، نی‌ سعی جولان کرد شمع

    تا به نقش پا همین سیر گریبان‌ کرد شمع

    خودگدازی محرم اسرار امکان گشتن است

    هر قدر در آب خفت آیینه سامان‌ کرد شمع

    دل اگر روشن نمی‌شد داغ آگاهی ‌که داشت

    اینقدر ما را درین هنگامه حیران‌ کرد شمع

    غفلت این انجمن درخورد اغماض دل است

    عالمی را چشم پوشانید و عریان ‌کرد شمع

    بیخودی‌ کن از بهار عافیت غافل مباش

    رنگ ها پرواز داد و گل به دامان ‌کرد شمع

    بر رخ ما ناز مشتاقان در مژگان مبند

    کز تغافل خانهٔ پروانه ویران‌ کرد شمع

    دل نه قدر آه فهمید و نه پاس اشک داشت

    سبحه و زنار را با خاک یکسان‌ کرد شمع

    درگشاد عقدهٔ هستی که دامنگیر نیست

    از بن هر قطره اشک ایجاد دندان‌ کرد شمع

    تا کجا زبن انجمن چشم هوس پوشد کسی

    عضو عضو خویش اینجا صرف مژگان ‌کرد شمع

    نور دل در ترک لذات جهان خوابیده است

    موم تا آلودهٔ شهد است نتوان‌ کرد شمع

    نیستی بیدل به داد خود نمایی می‌رسد

    عاقبت خود را به رنگ رفته پنهان‌ کرد شمع

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha