کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یارب از سرمنزل مقصد چه سان یابم سراغ

    دیده حیرانست و من‌بیدست‌و پا، دل بی‌دماغ

    غیرت بی‌دست‌وپایی‌های شخص همتم

    هرکه را سوزد نفس‌، می‌بایدم گردید داغ

    دل اگر روشن شود غفلت نمی‌گنجد به چشم

    آنچه نتوان دید تاریکیست در نور چراغ

    زشت هم از قرب خوبان موج خوبی می‌زند

    خار را جوهر کند آیینهٔ دیوار باغ

    از سبکروحان گرانجانی‌ست‌گر ماند اثر

    بوی‌گل هرجا رود با خویش بردارد سراغ

    ساغر فطرت به گردش‌ گر نیاید گو میا

    نیستیم بوی جنون هم بهر سامان دماغ

    کرد آگاهم ز سور و ماتم این انجمن

    در بهار آواز بلبل‌، در خزان بانگ‌کلاغ

    بی‌تپیدن نیست ممکن وضع ایجاد نفس

    ای ز اصل‌کار غافل‌، زندگی آنگه فراغ‌؟

    سوختن آماده باش آگاهیت غفلت دمید

    صبح خود را شام‌ کردی شام می‌خواهد چراغ

    اختلاف وضعها بیدل لباسی بیش نیست

    ورنه یکرنگ‌است خون در پیکر طاووس و زاغ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha