به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
خیال چشمکه ساغر به چنگ میآید
که عالمی به نظرشیشه رنگ میآید
به حیرتم چو نفس قاصد چه مکتوبم
که رفتنم همه جا بی درنگ میآید
کجا روم که چو اشکم به هر قدم زدنی
هزار قافلهٔ عذر لنگ میآید
چه همت است که نازد کسی به ترک هوس
مرا گذشتن ازین نام ننگ میآید
دل از فریب صفا جمعکن که آخرکار
ز آب آینهها زیر زنگ میآید
به گمرهی زن و از منت خیال برآ
که خضر نیز ز صحرای بنگ میآید
غبار دل ز پر افشانی نفس درباب
که هرچه هست درین خانه تنگ میآید
اعانت ضعفا مایهٔ ظفر گیرید
پر شکسته به کار خدنگ میآید
خموش باش که تا دم زنی درین کهسار
هزار شیشه به پای ترنگ میآید
به هر نگین که نهی گوش و فهم نام کنی
صدای کوفتن سر به سنگ میآید
ز خود به یاد نگاهکه میروی بیدل
که از غبار تو بوی فرنگ میآید
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.