کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خط مشکین شد وبال غنچهٔ جان پرورش

    گشت در گرد یتیمی خشک آب گوهرش

    گر به این شوخی‌ کند عکس تو سیر آینه

    می‌تپد برخود به رنگ موج دربا جوهرش

    هرکه را از نغمهٔ ساز سلامت‌ آگهی‌ست

    نیست جز ضبط نفس دربزم دل خنیاگرش

    نسخهٔ دل عالمی دارد که‌ گر وا می‌رسی

    هست صحرای قیامت صفحه‌ای از دفترش

    گردباد بیخودی پیمای دشت الفتیم

    کاسمان هم می‌کند گردیدنی‌ گرد سرش

    ناله‌ام عمریست طوف لب نفهمیده ست چیست

    وای بیماری‌که غیراز دل نباشد بسترش

    سعی آرامم حریف وحشت سرشار نیست

    خواب من چون غنچه برمی‌آرد از بالین پرش

    ط‌فل خویی ‌گر زند لاف‌کمال آهسته باش

    می‌کند چون اشک آخر خودنماییها ترش

    بی‌فنا نتوان چراغ اعتبار افروختن

    آتش ما شعله می‌بارد پس از خاکسترش

    احتیاجت نیست جز ایجاد عیب دوستان

    مطلبی سرکن به پیش هرکه می‌خواهی‌کرش

    کبریایی ازکمین عجز ما گل‌کردنی‌ ست

    سایه هم خورشید می‌یابد زمان دیگرش

    تیغ خونخوارست بیدل جادهٔ دشت جنون

    تا ز سر نگذشته‌ای نتوان‌گذشتن از سرش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha