کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    توان اگر همه دوران آسمان گردید

    به‌گرد خواهش یک دل نمی‌توان‌گردید

    جه حرصها که نشد جمع تا به خود چیدیم

    هوس متاعی ما عاقبت دکان‌گردید

    غبار وادی وهم اینقدر هجوم نداشت

    نگه به هرزه‌دریها زد و جهان‌گردید

    دلی به دست تو افتاد مفت شوخیها

    به روی آینه صد رنگ می‌توان‌گردید

    کباب سعی غبار خودم‌که این‌کف خاک

    به را شوق تو مرد آنقدرکه جان ‌گردید

    سرشک اگر قدمی در ره تپش ساید

    به هر فسرده‌دلی می‌توان روا‌ن گردید

    فنا به حسرت بسیار پشت پا زدن است

    چمن هزارگل افشاند تا خزان‌گردید

    ز خود برآمدگان یک قلم فلک‌تازند

    نفس دو گام گذشت از خود و فغان گردید

    خوشم که عشق نکرد امتحان پروازم

    شکسته‌بالی من در قفس نهان گردید

    دگر مپرس ز تاب جدایی‌ام بیدل

    به درد دل‌که دلم سخت ناتوان‌گردید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha