کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از جیب هزار آینه سر بر زده‌ای باز

    ای‌گل ز چه رنگ این همه ساغر زده‌ای باز

    تمثال چه خون می‌چکد از آینه امروز

    نیش مژه‌ای بر رگ جوهر زده‌ای باز

    در خلوت شرمت اثر ضبط تبسم

    قفلی‌ست که بر حقهٔ گوهر زده‌ای باز

    افروخته‌ای چهره ز تاب عرق شرم

    در کلبهٔ ما آتش دیگر زده‌ای باز

    مجروح وفا بی‌اثر زخم‌، شهید است

    کم بود تغافل‌که تو خنجر زده‌ای باز

    ای خط‌، ادبی‌کن‌، مشکن خاطر رنگش

    زین شوخ‌ زبانی به چه رو سر زده‌ای باز

    با تیره‌دلی‌ کس نشود محرم چشمش

    ای سرمه چرا حلقه بر این در زده‌ای باز

    احرام گلستان تماشای که داری

    ای دیده به حیرت مژه‌ای بر زده‌ای باز

    خون‌ کرد دلت سعی فسردن‌، چه جنون است

    خاکی و به آرایش بستر زده‌ای باز

    بیدل چه خیال است در این راه نلغزی

    اشکی و قدم بر مژهٔ تر زده‌ای باز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha