کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خواه در معمورهٔ جان خواه در وبرانه باش

    با هزاران در پس دیوار خود چون شانه باش

    چشم منت جز به نور عشق نتوان آب داد

    صیقل آیینه‌ای خاکستر پروانه باش

    دعوی قدرت رها کن هیچ‌ کارت بسته نیست

    ای سراپایت کلید فتح بی‌دندانه باش

    دشت سودا گرد آثارش سلامتخانه است

    در پناه سایهٔ مو چون سر دیوانه باش

    کاروان عمریست از پاس قدم پا می‌خورد

    پیرو محمل‌کشان لغزش مستانه باش

    بیوفایی صورت رنگ بهار زندگی‌ست

    آشنای خویش شو یعنی ز خود بیگانه باش

    مستی سرگشتگان شوق ناهنجار نیست

    شعلهٔ جواله شو سر بر خط پیمانه باش

    تا تأمل می‌گماری رفته‌اند این حاضران

    چشم بر محفل گشا و گوش بر افسانه باش

    عالمی مست خیال نرگس مخمور اوست

    گر تو هم زین نشئه بویی برده‌ای میخانه باش

    بیدل اجزای نفس تا کی فراهم داشتن

    پای تا سر ریشه‌ای بی‌احتیاط دانه باش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha