به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
دل تا نظر گشود به خویش آفتاب دید
آیینهٔ خیالکه ما را به خواب دید
صد پرده پردهدارتر از رمز غیب بود
آن بینقابیای که تو را بینقاب دید
فطرت به هرچه وارسد آیینهٔ خود است
گوهر ز موج بحر همان یک سراب دید
حرف تعین من وما آنقدرنبود
عالم به چشم صفر رقوم حساب دید
در درسگاه عشق دلایل جهالت است
طبعی بهم رسان که نباید کتاب دید
اشک سر مژه به تامل رسیدهایم
خود را ندید کس که نه پا در رکاب دید
فرصتکجاست تا سوی هم چشم واکنیم
نتوان ز انسفعال به روی حباب دید
عبرت نگاه دور خیالیم زیر چرخ
باید همین به شیشهٔ ساعت شراب دید
از انتقام سوخته جانان حذر کنید
آتش قیامت از نم اشک کباب دید
بودم ز بسکه منفعل دعوی وفا
گفتم به حال من نظری کن در آب دید
برق جنون دمی که زد آتش به صفحهام
بیدل به یک جهان نقطم انتخاب دید
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.