کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فسون عیش‌، کدورت‌زدای ما نشود

    نفس به خانهٔ آیینه‌ها، هوا نشود

    قسم به دام محبت ‌که از خم زلفت

    دل شکستهٔ ما چون شکن جدا نشود

    خروش هر دو جهان گرد سرمه بیخته‌ای‌ست

    تغافل تو مگر همّت‌آزما نشود

    گشاد دل نتوان خواستن ز قطع امید

    به ناخنی که بریدند عقده وا نشود

    چنان به فقر ز دام تعلق آزادیم

    که عرض جوهر ما نقش بوربا نشود

    چه ممکن است رود داغ بندگی ز جبین

    زمین فلک شود وآدمی خدا نشود

    تقدس تو همان بی‌غبار پیدایی‌ست

    گل بهار تو را رنگ رونما نشود

    به ذوق گوشهٔ چشمی‌ست سرمه‌سایی شوق

    غبار ما چه خیال است توتیا نشود

    چو سبحه آنقدرم کوته است تار امید

    که صد گره اگرش واکنی رسا نشود

    به غیر سرکشی از ابلهان مجو بیدل

    که نخل این چمن از بی‌بری دوتا نشود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha