به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
خارج ابنای جنس است آنکه موزون میشود
قطره چون گردد گهر از بحر بیرون میشود
با همه افسردگی گر راه فکری واکنم
جیب ما خمخانهٔ جوش فلاطون میشود
شبنم و گل غیر رسوایی چه دارد زین چمن
گریهٔ بیدردی ما خنده مقرون میشود
خانهداری دیگر و صحرانوردی دیگر است
تاب دلتنگی ندارد آنکه مجنون میشود
از جنونکرر فر بر چرخ مفرازد سر
کاین صدای کوه آخر گرد هامون میشود
باکفن سازید پاک آلایش ننگ جسد
جامه چون شد شوخگین محتاج صابون میشود
سعد اگر خوانی چه حاصل طینت منحوس را
همچنان مسخ است اگر بوزینه، میمون میشود
زین غناها آنچه خواهی از صفای دل طلب
چون به صیقل میرسد آیینه قارون میشود
بیتکلف نیست موقوف دو مصرع وضع بیت
چون دو در مربوط هم شد خانه موزون میشود
بر سرم گر سایه افتد زان حنایی نقش پا
چون بهار از سایهٔ من خاک گلگون میشود
جهدها باید که جامی زین چمن آری به دست
آب تاگل هرقدم رنگی دگرخون میشود
تا کیت قلقلنواییهای آهنگ شباب
ای جنونپیمای غفلت شیشه واژون میشود
بیدل اشعار من از فهم کسان پوشیده ماند
چون عبارت نازک افتد رنگ مضمون میشود
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.