کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به‌کوی‌دوست‌که تکلیف بی‌نشانی بود

    غبار گشتنم اظهار سخت ‌جانی بود

    ز ناتوانی شبهای انتظار مپرس

    نفس‌ کشیدن من بی ‌تو شخ‌کمانی بود

    گذشتم از سر هستی به همت پیری

    قد خمیده پل آب زندگانی بود

    به هیچ جا نرسیدم ز پرفشانی جهد

    چو شمع شوخی پروازم آشیانی بود

    خوش آن‌نشاط‌که از جذبهٔ دم تیغت

    چو اشک خون مرا بی‌قدم روانی بود

    من از فسرده‌دلی نقش پا شدم ورنه

    به طالع ‌کف خاک من آسمانی بود

    گلی نچیده‌ام از وصل‌، غیر حیرانی

    مراکه چون مژه آغوش ناتوانی بود

    فغان که چارهء بیتابی‌ام نیافت کسی

    به رنگ نالهٔ نی دردم استخوانی بود

    چه نقشهاکه نبست آرزو به فکر وصال

    خیال بستن من بی ‌تو کلک مانی بود

    ز بسکه داشت سرم شورتیغ او بیدل

    چو صبح خندهٔ زخمم نمک‌فشانی بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha