کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دی حرف خرامش به لبم بال‌گشا رفت

    دل در بر من بود ندانم به‌ کجا رفت

    خودداری‌و پابوس خیالش چه خیال است

    می‌بایدم از دست خود آنجا چو حنا رفت

    ما و گل این باغ به هم ساخته بودیم

    فرصت تنک افتاد سر و برگ وفا رفت

    پیش که گریبان درم ای وای چه سازم

    کان تنگ‌قبا از برم آغوش‌گشا رفت

    در ملک خیال آمد و رفت نفسی بود

    اکنون خبر دل‌ که دهد قاصد ما رفت

    فرصت شمر وهم امل چند توان زیست

    این وعدهٔ دیدار قیامت به کجا رفت

    هر خارکه دیدم مژه‌ای اشک‌فشان بود

    حیرانم ازپن دشت کدام آبله‌پا رفت

    مقدوری اگر نیست چه حاصل ز هدایت

    هشدارکه بی‌پا نتوان ره به عصا رفت

    دعوت هوسان سخت تکالیف کمینند

    ای آب رخ شرم نخواهی همه جا رفت

    بر ما هوس بال هما سایه نیفکند

    صد شکر که این زنگ ز آیینهٔ ما رفت

    مو کرد سیاهی‌، دم خاموشی چینی

    شد سرمه خط جاده ز راهی ‌که صدا رفت

    چون‌رنگ عیان‌ نیست‌ که این هستی موهوم

    آمد زکجا آمد و گر رفت‌ کجا رفت

    از عمر همین قدر دو تا ماند به یادم

    این رخش سبک‌سیر عجب نعل‌نما رفت

    بیدل دم هستی به نظرها سبکم‌ کرد

    خاکم چو سحر از نفس آخر به هوا رفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha