کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر این ستمکده یارب چه سنگ می‌بارد

    که دل شکستگی و دیده رنگ می‌بارد

    نصیبهٔ دل روشن بود کدورت دهر

    همین به خانهٔ آیینه زنگ می‌بارد

    چو غنچه واننمودند بی‌گره‌ گشتن

    که رنگ امن به دلهای تنگ می‌بارد

    بیا که بی‌تو به بزم از ترانه‌های حزین

    دل شکسته ز گیسوی چنگ می‌بارد

    ژ خاک‌کوی تو مشق نزاکتی دارم

    که بوی ‌گل به دماغم خدنگ می‌بارد

    گذشت فرصت وصل وز نارسایی وهم

    نگه ز اشک همان عذر لنگ می‌بارد

    به چشم شوق نگاهی‌که در بهار نیاز

    شکست حال ضعیفان چه رنگ می‌بارد

    به ذوق پرورش وهم آب می‌گردیم

    سحاب ما همه برکشت بنگ می‌بارد

    دلیل عبرت دل صبح نادمیده بس است

    که ضبط آه بر آیینه زنگ می‌بارد

    هجوم سایهٔ ‌گل دامگاه راحت نیست

    بر این چمن همه داغ پلنگ می‌بارد

    زبس به‌کشت حسد خرمن است آفتها

    دمی‌که تیر نبارد تفنگ می‌بارد

    ز دام حادثه بیدل رهایی امکان نیست

    که قطرهٔ تو به‌کام نهنگ می‌بارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha