کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر درد طلب این گردم از رفتار جوشاند

    صدای ‌پای من خون از رگ کهسار جوشاند

    چه اقبال ‌است یا رب دود سودای محبت را

    که ‌شمع از رشته‌ای‌ کز پا کشد دستار جوشاند

    رموز یأس‌ می‌پوشم به ستر عجز می‌کوشم

    که می‌ترسم شکست بال من منقار جوشاند

    چه تدبیر از بنای سایه پردازد غم هستی

    مگر برخیزم ازخود تا هوا دیوار جوشاند

    مشوران از تکلف آنقدر طبع ملایم را

    که آتش می‌شود آبی‌ که ‌کس بسیار جوشاند

    به‌اظهار یقین هم غرّهٔ دعوی مشو چندان

    کز انگشت‌ شهادت صورت زنهار جوشاند

    به‌خاموشی امان‌خواه از چنین هنگامهٔ باطل

    که حرف حق چو منصور از زبانها دار جوشاند

    دل هر دانه می‌باشد به چندین ریشه آبستن

    گریبان ‌گر درد یک سبحه صد زنار جوشاند

    من و آن بستر ضعفی‌که افسون ادب آنجا

    صدا را خفته چون رگ از تن بیمار جوشاند

    قیامت می‌برم بر چرخ و از فکر خودم غافل

    حیا ای کاش چون صبحم گریبان ‌وار جوشاند

    جمال مدعا روشن نشد از صیقل دیگر

    مگر خاکستر از آیینه‌ام دیدار جوشاند

    به کلفت ساختم از امتداد زندگی بیدل

    چو آب استادگی از حد برد زنگار جوشاند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha